×

منوی بالا

منوی اصلی

دسترسی سریع

اخبار سایت

اخبار ویژه

امروز : چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳  .::.   برابر با : Wednesday, 15 May , 2024
انگار قرار نیست چیزی در کردستان حداقل در بحث بانک ها تغییر کند

بررسی یک گزارش تازه بانک مرکزی به بهانه دیدار استاندار کردستان با مدیران بانک‌های استان

کاهش ۲۰٫۵۱ درصدی تسهیلات به منابع در کردستان نسبت به مرداد ۹۶/جناب استاندار! اقتصاد «متأسفانه» علم است، کمی مراقب باشید

بانک مرکزی چند روز پیش تازه‌ترین گزارش «کل مانده تسهیلات و سپرده‌های ریالی و ارزی بانک‌ها و مؤسسات اعتباری به تفکیک استان» را اعلام کرد؛ مقایسه محتوای گزارشی که تنها چند صباحی پس از رفتن «بهمن مرادنیا» از کردستان منتشر شده با گزارش مشابهی که تقریباً هم‌زمان با حضور او در استان انتشار یافت، شاید در متوجه کردن استاندار جدید کردستان به واقعیت عملکرد بانک‌ها در استان کارگر افتد.

طبق گزارش بانک مرکزی، رقم سپرده‌ها در کردستان ۲۵۵۶۸۶ میلیارد ریال (شامل سپرده‌های ریالی و ارزی که سپرده‌های ارزی فاقد سپرده قانونی است)، رقم سپرده‌ها بعد از کسر سپرده قانونی، ۲۲۷۲۳۰ میلیارد ریال و رقم تسهیلات جاری و غیرجاری هم ۱۷۹۲۹۲ میلیارد ریال اعلام شده است؛ طبق آنچه اعلام شده، تسهیلات در کردستان در پایان مرداد ۱۴۰۰، ۷۸٫۹درصد منابع است.

تسهیلاتی که در کردستان در پایان مرداد ۹۶، ۹۹٫۴۱ درصد منابع بود مرداد ۱۴۰۰، ۲۰٫۵۱ درصد تقلیل پیدا کرده است و این به زبان عامیانه یعنی همین اعضای محترم کمیسیون هماهنگی بانک‌های استان کردستان که امروز با استاندار جدید دیدار کردند، چهار سال استاندار سابق را با سر چرخاندند و نه تنها چیزی به نسبت تسهیلات به منابع نیافزودند، بلکه آن را در حد غیرقابل قبولی کاهش دادند.

اگر بخواهیم درباره رویکرد بانکی استاندار سابق کردستان به انصاف قضاوت کنیم باید اذعان کنیم که او برای متقاعد کردن بانک‌ها بارها به آنها توصیه و حتی التماس کرد! رئیس بانک مرکزی و غالب مدیران عامل بانک‌های کشور را به کردستان آورد و برای آنها استدلال کرد که توسعه اقتصادی استان نیازمند همراهی هرچه بیشتر سیستم بانکی است؛ حالا مقایسه دو گزارش منتشره توسط بانک مرکزی که مربوط به مرداد ۱۳۹۶ و ۱۴۰۰ است مشخص می‌کند پاسخ اعضای کمیسیون هماهنگی بانک‌های استان کردستان به وی، در عمل چه بوده است.

هشت سال فریاد زدیم که اقتصاد نه التماس می‌شناسد و نه دستور می‌پذیرد؛ گفتیم بانک یک بنگاه اقتصادی است که تنها به سود و زیان خود فکر می‌کند، چه زمانی که از اجرای دستورات سرپیچی می‌کند و چه زمانی که «ظاهراً» با دولت و ملت همراهی می‌کند! دلیل آوردیم که بانک، تنها زمانی حاضر به همراهی با مردم و صاحب‌منصبان خواهد شد که منابع در اختیارش را در شرف از دست دادن ببیند و این مهم هم زمانی محقق خواهد شد که مردم آگاه شوند که هرکدام از بانک‌ها چه مقدار منابع شهروندان را در اختیار دارند و چه درصدی از آن منابع را تسهیلات داده‌اند؛ موضوعی که هرگز در عصر بی‌تدبیری در کردستان روشن نشد.

هرگاه درباره اقتصاد قلم زدیم ابجد ناخوانده‌های حوزه اقتصاد در کردستان در برابرمان به تخاصم صف کشیدند، آنچه لایق خودشان و احباب کارنابلدشان بود به ما نسبت دادند؛ هرچه نوشتیم به قدر سواد نداشته‌شان در حوزه اقتصاد فهم کردند و فحش دادند و اتهام زدند.

می‌گویند مادری به مدرسه فرزندش معترض شده بود که چرا به دانش‌آموزان گفته‌اید درباره «بوس الاغ‌ وفادار» انشاء بنویسند! کاشف به عمل آمد فرزند علیا حضرت «بورس اوراق بهادار» را «بوس الاغ‌ وفادار» شنیده است؛ حکایت ما و «دردانه اقتصادی دولت روحانی در کردستان»؛ هرچه در باب اقتصاد گفتیم، معاون اقتصادی استانداران دولت روحانی در کردستان چیز دیگری فهم کرد و حالا گزارش بانک مرکزی گویای بخشی از میراث او برای مردم این دیار است… بماند.

امروز نخستین جلسه کمیسیون هماهنگی بانک‌های کردستان با استاندار جدید برگزار شد؛ آنچه از جلسه به افکار عمومی گزارش شد تقریباً همان بود که روابط عمومی استانداری در دولت قبل، به خورد مخاطب می‌داد و باز هم رسانه‌های فله‌ای‌نویس، بی‌آنکه پرسشی درباره محتوای جلسه مطرح کنند مطلب پایگاه اطلاع‌رسانی استانداری را کپی و منتشر کردند و این یعنی انگار قرار نیست چیزی در کردستان حداقل در بحث بانک‌ها تغییر کند.

می‌ماند یک نکته؛ اگر در جلسه امروز، «اسماعیل زارعی‌کوشا» به جای نشستن و پذیرش آماری که بانکی‌ها تحویلش دادند فقط از آنها می‌خواست برایش توضیح دهند که چرا در مرداد ۱۴۰۰ بانک‌ها در ایلام ۱۰۹٫۶۱، در کهگیلویه و بویراحمد ۱۰۷٫۰۷، در خراسان شمالی ۱۰۵٫۱۳ و در چهارمحال و بختیاری ۱۰۳٫۰۷ درصد منابع‌شان را تسهیلات پرداخت کرده‌اند و در کردستان رقم تسهیلات تنها ۷۸٫۹ درصد منابع بوده، شاید بانکی‌های حاضر در جلسه، امشب با ترس از دست دادن صندلی مدیریت خودشان و اعتبار مجموعه تحت امرشان به بستر می‌رفته و کمی نگران سر بر بالین می‌گذاشتند… دریغ!

فرید کریمی